پایگاه بسیج خرمشهر قوچان
موضوعات فرهنگی-مذهبی-اعتقادی

ملا محمدتقی مجلسی اصفهانی مشهور به مجلسی اول، پدر بزرگوار علامه محمدباقر مجلسی و از دانشمندان بزرگ شیعه عصر صفوی است. وی در سال 1003 یا 1004 ه . ق در اصفهان دیده به جهان گشود و در سال 1070 ه . ق در همان‌جا از دار فانی رخت بربست.

او بزرگ مردی بود كه با همت بلند و نوشته های گران قدر خویش توانست به مذهب تشیع، رونقی ویژه بخشد.

اگر از این دانشمند سترگ هیچ اثری از علم و فضیلت و كتاب های سودمند و تربیت شاگردان نامور باقی نمی ماند جز پرورش وآموزش فرزانه ای هم چون علامه محمدباقر مجلسی در دامان وی؛ برای شناخت مقام علمی و معنوی آن بزرگوار كافی بود.

 



ادامه مطلب ...


یک شنبه 24 آذر 1392برچسب:, :: 17:19 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

13 سالش بود

اومده بود ستاد که اعزامش کنن جبهه.

بهش گفتن:

آخه پسر جان مادرت راضیه که تو بری جبهه؟

با لبخند کیفشو باز کرد پارچه سفیدی در آورد و گفت:

این کفنمه، مادرم برام گذاشته . . .



چهار شنبه 20 آذر 1392برچسب:, :: 12:17 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

 

در بعضی از روایات داریم که حتی خود امام زمان (عج) نیز وقت ظهورشان را نمی دانند و خدای متعال هنگام ظهور به واسطه علائم خاصی زمان ظهور را به حضرت اطلاع می دهند.

و البته یکی از منتظران فرج حضرت مهدی (عج) خود آن حضرت هستند؛ زیرا: اوّلاً انتظار، در روایات ما به عنوان افضل العبادة مطرح شده است و بعید، بلکه محال است که آن وجود عزیز از افضل عبادات غافل و محروم باشد.

ثانیاً: در روایاتی که کلمه فرج آمده، تنها به فرج مۆمنان اشاره ندارد، بلکه فرج امام زمان نیز مورد نظر است پس امام زمان گشایش در کارهای خویش را منتظرند.

 



ادامه مطلب ...


تا زمانی که چشم، گوش، زبان، دست، پا و... خود را از چیزهایی که شهوت ما را تحریک می‌کند جدا نکنیم، نباید انتظار عفت داشته باشیم، وقتی چشم ببیند دل می‌خواهد، پس نبینیم تا نخواهیم!

یکی از آسیب‌هایی که مدت‌های طولانی است جامعه ما را درگیر کرده است، بحث دوستی‌های قبل از ازدواج یا به عبارتی دیگر دوست پسری و دختری است که میان نوجوانان دبیرستانی و جوانان دانشجویی دیده می‌شود، اینکه چرا این موضوع در جامعه قبح خود را از دست داده است، بحث‌های تفصیلی را می‌طلبد.

 



ادامه مطلب ...


نیروهای طبیعت بخشی از امدادهای غیبی در عصر ظهور همان نیروها و امکانات طبیعی است که خداوند پیامبران خود را با آن ها مجهز کرده است؛ به وسیله نیروهایی چون باد و ابر و ... . این عوامل در اختیار برخی از پیامبران قبل نیز بوده است.

نقش امدادهای غیبی در پیروزی حكومت جهانی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف قابل توجه است. حضرت با انجام دادن معجزاتی، مشكلات را از سر راه برمی دارد و یا با رعب و ترسی كه خداوند در دل دشمن ایجاد می كند و با ملائكه ای كه به یاری آن حضرت می فرستد، موجبات پیروزی آن حضرت فراهم می شود.
این امدادهای الهی در طول تاریخ به بهترین نحو ممکن به کمک انسان ها آمده و آن ها را از زوال و نابودی، در حمایت گرفته است.
از آیات قرآن به روشنی استفاده می شود که خداوند در مقابله حق و باطل، جانب جریان حق را نگه می دارد و از آن دفاع می کند و این دفاع خداوند، گاهی از طریق نیروهای پنهان و امدادهای غیبی صورت می گیرد. البته، در بزرگ ترین و وسیع ترین رویارویی حق با باطل و انقلابی که در راستای اهداف انبیاء در نظام هستی رخ خواهد داد، این سنت الهی بیش از پیش جلوه خواهد کرد.

فرشتگان و جنیان
در حدیثی از امام علی علیه السلام آمده است: « خداوند، مهدی را با فرشتگان و جن و شیعیان مخلص، یاری می كند».(۱) در سخنی از امام باقر علیه السلام نیز می خوانیم: « فرشتگانی كه در جنگ بدر به پیامبر یاری دادند، هنوز به آسمان بازنگشته اند تا اینكه صاحب الأمر را یاری رسانند. تعدادشان، پنج هزار فرشته است».(۲)

تابوت موسی علیه السلام
در روایتی از چگونگی استفاده امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف از تابوت حضرت موسی علیه السلام، کاخ حضرت سلمیان علیه السلام، فرود آمدن عیسی علیه السلام و نمایان شدن باغ "ارم ذات المعاد" چنین آمده است:
«هنگام ظهور امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، حضرت عیسی علیه السلام به زمین فرود می آید و كتاب ها را از انطاكیه گردآوری می كند. خداوند بر روی او از چهره "ارم ذات العماد" پرده برمی دارد و كاخی را كه حضرت سلیمان علیه السلام پیش از مرگش ساخت، آشكار می سازد و حضرت دارایی های كاخ را گرد می آورد و آن را میان مسلمانان تقسیم می كند و تابوتی را كه خداوند به "ادبیا" دستور انداختن آن را در دریای طبرستان داده بود، خارج می سازد. در آن تابوت، آنچه را كه خاندان موسی و هارون علیهماالسلام به یادگار گذاشته اند، فرود می آورد. مرغ های بریانی كه بنی اسراییل برای آیندگان خود ذخیره كرده اند، در آن است. آن گاه به كمك آن تابوت، شهرها را می گشاید. همان گونه كه پیش از او نیز چنین كردند» .(۳)

فرشتگان زمین
محمد بن مسلم می گوید: «از امام صادق علیه السلام درباره میراث علم و اندازه آن پرسیدم. حضرت پاسخ داد: "خداوند، در شرق و غرب عالم دو شهر دارد
” در روایات از جمله امدادهای الهی به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسخر ساختن عوامل طبیعی در ذیل اراده حضرت است “
كه در آن گروهی سكونت دارند و هر چند وقت یك بار با آنان دیدار می كنم و آنان از ظهور قائم می پرسند. گروهی از آنان، از روزی كه به انتظار قائم بوده اند، سلاح خود را به زمین نمی گذارند. آنان، از خداوند می خواهند كه حضرت را به آنان بنمایاند. هنگامی كه مهدی قیام می كند، آنان همراه او می باشند ... اجتماع آنان، متشكل از پیر و جوان است. این گروه، از اندیشه و دستورهای امام آگاه هستند و آن را اجرا می كنند. حضرت، این سپاهیان را به جنگ هند، دیلم، روم، بربر، فارس، جابرسا، جابلقا ـ كه دو شهر در شرق و غرب است ـ می فرستد. تمام پیروان ادیان را به اسلام، یكتاپرستی و ولایت ما دعوت می كنند كه در صورت اجابت، مردم رهایی می یابند و اگر تخلف كردند، به قتل می رسانند كه در تمام شرق و غرب عالم، همگان ایمان می آوردند».(۴)
نصرت الهی در آیه ۴۰ سوره حج آمده است:« وَ لَیَنْصُرَنَّ اللّهُ مَنْ یَنْصُرُهُ إِنَّ اللّهَ لَقَوِیٌّ عَزیزٌ» ؛ « و قطعاً خدا به کسی که [دین] او را یاری کند، یاری می دهد؛ چرا که خدا سخت نیرومند و شکست ناپذیر است». در روایات فراوانی از نصرت الهی به عنوان یکی از عوامل پیروزی امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف در قیام جهانی آن حضرت یاد شده است. پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله در این باره فرموده است: « قائم اهل بیت من به نصرت الهی تأیید می شود».(۵)
نیروهای طبیعت بخشی از امدادهای غیبی در عصر ظهور همان نیروها و امکانات طبیعی است که خداوند پیامبران خود را با آن ها مجهز کرده است؛ به وسیله نیروهایی چون باد و ابر و ... . این عوامل در اختیار برخی از پیامبران قبل نیز بوده است.
خداوند درباره تسخیر عوامل طبیعی توسط حضرت سلیمان علیه السلام فرموده است: « وَ لِسُلَیْمانَ الرِّیحَ عاصِفَةً تَجْری بِأَمْرِهِ إِلی اْلأَرْضِ الَّتی بارَکْنا فیها وَ کُنّا بِکُلِّ شَیْ‏ءٍ عالِمینَ»؛ « و تندباد را مسخر سلیمان ساختیم که به فرمان او به سوی سرزمینی که آن را پر برکت کرده بودیم، حرکت می کرد و ما از همه چیز آگاه بودیم».(۶) در روایات از جمله امدادهای الهی به حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف مسخر ساختن عوامل طبیعی در ذیل اراده حضرت است.
رسول گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در بیان حوادث شب معراج به نقل از خداوند متعال چنین نقل فرموده است: « بادها را به تسخیر او در می آورم و گردنکشان سخت را رام او می سازم و او را بر نردبان ترقی بالا می برم و با لشکریان خود یاری اش می کنم و با فرشتگانم به او مدد می رسانم تا آنکه دعوتم را آشکار کند».(۷)

پی نوشت ها:
۱. دیلمى، ارشاد القلوب، ص ۲۶۸.
۲. مستدرك الوسائل، ج ۲، ص ۴۴۸.
۳. الشیعه و الرجعه، ج ۱، ص ۱۳۶.
۴. بحارالأنوار، ج ۲۷، ص ۴۱ و ج ۵۴، ص ۳۳۴.
۵. کمال الدین، ج ۱، ص ۲۵۷.
۶. انبیاء: ۸۱.
۷. کمال الدین، ج ۱، ص ۲۵۴.

 



حجة الاسلام و المسلمين آقاى حاج شيخ محمد باقر ملبوبى صاحب كتاب «الوقايع و الحوادث» خوابى را كه خود از آيت الله سيد محمد گلپايگانى شنيده اند، طبق درخواست نويسنده چنين مرقوم فرمودند:
آیت الله سيد محمد گلپايگانى فرزند عارف واصل، آيت الله العظمی سيد جمال الدین گلپايگانى فرمودند: مدتها پس از فوت مرحوم پدرم، شبى در خواب ديدم حضورشان مشرف شدم و ايشان در اطاق مفروش به زيلو و فاقد اثاث نشسته اند. گفتم: پدر! اگر خبرى نيست ما هم به دنبال كارمان برويم؟ وضع طلبگى در گذشته و حال همين است كه به چشم مى خورد.
فرمودند: پسر، حرف مزن! هم اكنون ولى امر تشريف مى آورند. آنگاه پدرم از جا برخاست. متوجه شدم محبوب كل عالم، حضرت ولى عصر عليه السلام تشريف آوردند. پس از عرض سلام و جواب حضرت، قبل از اين كه من حرفى بزنم، حضرت فرمودند:
«سيد محمد! مقام پدرت اين حجره ی محقر نيست، بلكه مقامش آن جاست. به محل مورد اشاره ی دست حضرت نگاه كردم، قصرى با شكوه و ساختمانى با عظمت – كه لايدرک و لايوصف است – ديدم و خوشحال گرديدم.»
عرض كردم: يابن رسول الله! آيا وقت ظهور مبارک رسيده است تا ديدگان همه به جمال و حضورتان روشن شود؟
حضرت فرمودند:«لم تبق من العلامات الا المتحويات و ربما اوقعت فى مدة قليلة، فعليكم بدعاء الفرج؛» از علایم ظهور فقط علامات حتمى مانده است و شايد آنها نيز در مدتى كوتاه به وقوع بپيوندند؛ پس بر شما باد كه براى فرج دعا كنيد.



سه شنبه 12 آذر 1392برچسب:, :: 21:7 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

تعجیل در فرج آقا امام زمان صلوات بفرست...



قرآن کریم گروهی از انسان‌ها را که در برابر خدا و رسولش سرتسلیم فرود نیاورده، و از احکام و دستوراتش اطاعت نکنند - در حالی‌که موفق به توبه و ندامت نشده باشند، و از دنیا بروند - برای همیشه اهل جهنم معرفی می‌کند.
1. کافران: إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا وَ ماتُوا وَ هُمْ کُفَّارٌ أُولئِکَ عَلَیْهِمْ لَعْنَةُ اللَّهِ وَ الْمَلائِکَةِ وَ النَّاسِ أَجْمَعین* خالِدینَ فیها لا یُخَفَّفُ عَنْهُمُ الْعَذابُ وَ لا هُمْ یُنْظَرُونَ»؛ بر آنان که کافر بودند و در کافرى مُردند لعنت خدا و فرشتگان و همه مردم باد. جاودانه در لعنت‌اند و در عذابشان تخفیف داده نشود و لحظه‌‌‏اى مهلتشان ندهند.
2. مشرکان: «إِنَّ الَّذینَ کَفَرُوا مِنْ أَهْلِ الْکِتابِ وَ الْمُشْرِکینَ فی‏ نارِ جَهَنَّمَ خالِدینَ فیها أُولئِکَ هُمْ شَرُّ الْبَرِیَّة»؛ کافران از اهل کتاب و مشرکان در آتش دوزخ‌اند، جاودانه در آن مى‌‏مانند آنها بدترین مخلوقات‌اند!
3. گناه‌کاران و مجرمان: «بَلى‏ مَنْ کَسَبَ سَیِّئَةً وَ أَحاطَتْ بِهِ خَطیئَتُهُ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون»؛ آرى، کسانى که کسب گناه کنند، و آثار گناه، سراسر وجودشان را بپوشاند، آنها اهل آتش‌اند و جاودانه در آن خواهند بود.
«إِنَّ الْمُجْرِمینَ فی‏ عَذابِ جَهَنَّمَ خالِدُونَ»؛ مجرمان در عذاب دوزخ جاودانه مى‌‏مانند.
4. مرتدین: «وَ مَنْ یَرْتَدِدْ مِنْکُمْ عَنْ دینِهِ فَیَمُتْ وَ هُوَ کافِرٌ فَأُولئِکَ حَبِطَتْ أَعْمالُهُمْ فِی الدُّنْیا وَ الْآخِرَةِ وَ أُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُون؛ و هر کس از شما از دین خود برگردد، در حالى‌که کافر است بمیرد، اینان اعمالشان در دنیا و آخرت تباه خواهد شد و اینان اهل آتش هستند در آن جاویدان خواهند بود.
5. رباخواران: «الَّذینَ یَأْکُلُونَ الرِّبا لا یَقُومُونَ إِلاَّ کَما یَقُومُ الَّذی یَتَخَبَّطُهُ الشَّیْطانُ مِنَ الْمَسِّ ذلِکَ بِأَنَّهُمْ قالُوا إِنَّمَا الْبَیْعُ مِثْلُ الرِّبا وَ أَحَلَّ اللَّهُ الْبَیْعَ وَ حَرَّمَ الرِّبا فَمَنْ جاءَهُ مَوْعِظَةٌ مِنْ رَبِّهِ فَانْتَهى‏ فَلَهُ ما سَلَفَ وَ أَمْرُهُ إِلَى اللَّهِ وَ مَنْ عادَ فَأُولئِکَ أَصْحابُ النَّارِ هُمْ فیها خالِدُونَ»؛ آنان که ربا مى‌‏خورند، در قیامت چون کسانى از قبر برمى‌‏خیزند که به افسون شیطان دیوانه شده باشند. و این به کیفر آن است که گفتند: ربا نیز چون معامله است. در حالى‌که خدا معامله را حلال و ربا را حرام کرده است. هر کس که موعظه خدا به او رسید و از رباخوارى باز ایستاد، خدا از گناهان پیشین او درگذرد و کارش به خدا واگذار مى‌‏شود. و آنان که بدان کار بازگردند، اهل جهنّم‌اند و جاودانه در آن خواهند بود.
6. دوستان کفار: «تَرى‏ کَثیراً مِنْهُمْ یَتَوَلَّوْنَ الَّذینَ کَفَرُوا لَبِئْسَ ما قَدَّمَتْ لَهُمْ أَنْفُسُهُمْ أَنْ سَخِطَ اللَّهُ عَلَیْهِمْ وَ فِی الْعَذابِ هُمْ خالِدُون»؛بسیارى از ایشان را مى‌‏بینى که با کافران دوستى مى‌‏ورزند. بد است آنچه پیشاپیش براى خود فرستادند. خشم خدا بر آنها است و در عذاب جاودانه‌‏اند.
گفتنی است که این آیه در مقام بیان مطلق تحریم مراوده و داد و ستد با دنیای کفر و یا همسایگان و شهروندان کافر نیست، بلکه به کسانی نظر دارد که با دشمنان اسلام هم‌پیمان می‌شوند برای نابودی اسلام؛ مانند دشمنی یهود با مسلمانان. خداوند می‌فرماید اى رسول اکرم(ص) بسیارى از بزرگان آنها را مشاهده مى‌‏کنى که چگونه با قریش و مشرکان معاشرت نموده و هم‌پیمان هستند و از مرام آنها پیروى مى‌‏نمایند، مانند کعب ابن اشرف و پیروان او. اگرچه این گروه به ظاهر دعواى خداپرستى دارند و خود را پیرو کتاب آسمانى می‌خوانند، ولى از نظر این‌که با بت پرستان هم‌پیمان هستند و در جنگ علیه مسلمانان با مشرکان شرکت نموده خدا پرست نیستند؛ از این‌رو غضب الهی با آنها است و برای عذاب ابدی است.
7. کسانی که اعمال صالح اندکی دارند: «وَ مَنْ خَفَّتْ مَوازینُهُ فَأُولئِکَ الَّذینَ خَسِرُوا أَنْفُسَهُمْ فی‏ جَهَنَّمَ خالِدُون»؛ و آنان که ترازویشان سبک باشد، به خود زیان رسانیده‌‏‌اند و در جهنم، جاوید ماندگانند.
با مراجعه به نرم ­افزارهای قرآنی و جستجوی ریشه «خلد» در قرآن کریم، آیات دیگری را نیز در این ارتباط مشاهده خواهید کرد.



از جمله اموری که با دعا برای تعجیل فرج مولایمان صاحب الزمان(علیه السلام) حاصل می شود، خونخواهی امام حسین(علیه السلام) است و این امری است که احدی جز خدا ثواب آن را نمی تواند شماره کند زیرا عظمت شان خون به مقدار عظمت صاحب آن است.

 



ادامه مطلب ...


پس از ظهور حضرت مهدی (عجل الله تعالی فرجه الشریف) چه اتفاقاتی می‌افتد، برخی می‌گویند: حضرت علی علیه السلام بر می‌گردند و حکومت می‌نمایند؟



ادامه مطلب ...


دو شنبه 27 آبان 1392برچسب:, :: 10:8 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

برای دیدن زندگینامه و وصیت نامه شهید به ادامه مطلب بروید...

 



ادامه مطلب ...


جمعه 24 آبان 1392برچسب:, :: 21:54 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

نباید برای آمدن امام وقت مشخص كرد و اگر كسی را دیدیم كه برای ظهور امام وقت مشخص كرد تكذیبش كنیم . چرا كه از این كار در روایات اهل بیت (علیه السلام) به شدت نهی شده و مكرر فرموده اند: كذب الوقاتون.


در این مقاله به مجموعه ای از وظایف و تکالیف که باید عملی شود تا یک فرد، منتظر حقیقی مولا و امام خود باشد اشاره می کنیم:

 به ادامه رجوع شود...



ادامه مطلب ...


امام باقر (ع) نقل می نماید که امام زین العابدین (ع) فرمودند:

هر مومنی که برای قتل امام حسین (ع) اشکهایش جاری شود و بر رخسارش بریزد، خدای تعالی بخاطر آن او را در بالاخانه هایی جای دهد که سالها در آن سکونت نماید و هر مومنی بخاطر آزارهایی که از دشمنان ما در این دنیا به ما رسیده است، دلش به درد آید و چشمانش بگرید و اشک بر رخسارش بریزد، حداوند آزار را از چهره اش دور گردانیده و در روز قیامت از خشم خود و آتش او را ایمن می گرداند.

 

امام صادق (ع) از پدران بزرگوار خود (ع) نقل نموده است که امام حسن محتبی (ع) از رسول خدا صلی الله علیه و آله پرسید:

پدرم، پاداش کسی که شما را زیارت کند چیست؟ آن حضرت صلی الله علیه و آله فرمودند: کسی که من یا پدرت، یا تو یا برادرت (حسین) را زیارت نماید، به عهده من است که در روز قیامت او را زیارت نموده و او را از گناهانش خلاص کنم.

 

سلام بر حســــین (ع)



جمعه 24 آبان 1392برچسب:, :: 9:30 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

 

 

گفتم کجا!               گفتا به خون    

 

  گفتم چرا!                گفتا  جنون

 

         گفتم   نرو!                 خندید و رفت

 



پنج شنبه 23 آبان 1392برچسب:, :: 22:5 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

شام غریبان ترسیم آن لحظاتى است كه شمع وجود سید الشهدا در راه هدایت خلق آب گشته بود و جسمش عریان روى خاك كربلا. و یا نگاه به شمع شام غریبان تجسم این بیت است كه:

زینب اى شمع تمام افروخته / یادگار خیمه‏هاى سوخته

و یا یادآور آن لحظاتى است كه زینب عقیله‏ى بنى هاشم، دختر مولا امیرالمؤمنین به راه افتاد تا در تاریكى شب گل‏هاى حرم پیامبر و اطفال حسین را پیدا كند، نور شمع‏ها نشانه‏ى ابراز ارادت و هم‏دردى با زینب است، دختر على! مى‏خواهى با شمع‏هایمان پیش پایت را روشن كنیم تا شاید آسان‏تر در كنار خارهاى مغیلان طفلان حسین را كه از شدت ترس و گرسنگى بیهوش گشته‏اند بیابى؟ شام غریبان، هیاهو ندارد، حتى كمتر نوحه مى‏خوانند و به سینه مى‏زنند، بیشتر زمزمه است و بر سر زدن، آن هم آرام، آن گونه كه اطفال خسته حسین در زیر خیمه نیم سوخته، شاید لحظاتى آرام بگیرند و در پرتو سكوت شب، فارغ از دردهاى تازیانه و سیلى، لحظاتى بیاسایند. در شام غریبان، دشمن خواست كه همه چیز را محو كند، حتى جنایات خویش را، خواست كه كربلا در كربلا بماند و نخواست كه حتى خیمه‏هاى بى صاحب نیز برپا باشد و خواست كه پرتو نور قیام حسین را در تندباد حوادث خاموش كند، غافل از آن كه:

كربلا در كربلا مى‏ماند اگر زینب نبود/ خیمه‏ها بى پاسبان مى‏ماند اگر زینب نبود

و شمع‏هاى در دست عزاداران، حاكى از خیال خام و شكست دشمن است كه:

دشمنت كشت ولى نور تو خاموش نگشت / آرى آن جلوه كه فانى نشود نور خداست

 

ایشالا خدا امسال هیچ کدوممنون رو دست خالی نزاره بریم...

 

اَلسَّلامُ عَلَى الْحُسَیْنِ وَ عَلى عَلِىِّ بْنِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَوْلادِ الْحُسَیْنِ وَ عَلى اَصْحابِ الْحُسَیْنِ

 



یک شنبه 19 آبان 1392برچسب:, :: 17:33 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

در طول تاریخ نهضت‌ها و انقلاب‌های بسیاری به دست انسان‌ها صورت گرفته است كه بر اساس سنت تنها آثار بعضی از آنها بر جای مانده ‌است كه از میان آن نهضت عاشورای حسینی نمود ویژ‌‌ه ای دارد!

 

برای متن به ادامه مطلب بروید...



ادامه مطلب ...


شنبه 18 آبان 1392برچسب:, :: 12:34 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

شب سه شنبه بود که بانو گرفتار سردرد شد. او ملکه نام داشت، فرزند عبدالرحمن و همسر مردی به اسم امین بود. آنها در نجف زندگی می کردند و عامی مذهب بودند. یعنی حضرت علی علیه السلام را خلیفه ی چهارم پنداشته و از مذهب حق که تشیع است و بعد از رسول اکرم صلی الله علیه و آله، امیر المومنین و یازده فرزند معصومش را امامان برگزیده ی الهی و جانشینان راستین پیامبر می داند، منحرف بودند.

برای دیدن بقیه متن به ادامه مطلب بروید.



ادامه مطلب ...


با توجه به این مطلب نزد عده ای از عالمان بردن نام امام حرام است. به همین دلیل نام ویژه حضرت را با حروف مقطعه(م.ح.م.د) می نویسند تا هنگام خواندن حدیث یا مطلبی که نام ویژه امام مهدی علیه السلام در آن آمده است، انسان ناخودآگاه آن اسم را تلفظ نکند و به کلمه (م.ح.م.د) که رسید، بداند نام ویژه امام زمان علیه السلام است و نباید به زبان بیاورد

 

 



ادامه مطلب ...


در زمان پیامبر (صلی الله علیه و آله و سلم) كه مقامشان از تمامی امامان بالاتر است؛ عدّه زیادی آن وجود مبارك را می‏دیدند، امّا خدای سبحان درباره آن‌ها فرمود: «... وَ تَراهُمْ یَنْظُرُونَ إِلَیْكَ وَ هُمْ لا یُبْصِرُون‏ »(1)؛ آن‌ها را می‏بینی كه به تو می‏نگرند؛ ولی تو را نمی‏بینند. آنان اهل نظر هستند، اما اهل بصیرت نیستند. هنر این است كه به گونه‏ای باشیم كه وجود مبارك امام زمان (علیه‌السلام) ما را ببینند.


اگر ما در مسیر صحیح حركت كنیم لایق نگاه حضرت مهدی (عج الله تعالی فرجه الشّریف) خواهیم گشت. راه های قرار گرفتن در مسیر صحیحِ حرکت، به قرار زیر است:

  همدلی با یکدیگر

در نامه‌اى از ناحیه مقدّس امام زمان عجل الله تعالی فرجه براى شیخ مفید فرستاده شده؛ حضرت، نبود صفا و یکدلى در بین شیعیان را سبب غیبت خود مى شمرند.

وَلَوْ أَنَّ أشْیاعَنا ـ وَفَّقَهُمُ اللّهُ لِطاعَتِهِ ـ عَلَى اجْتِماع مِنَ الْقُلُوبِ فِی الْوَفاءِ بِالْعَهْدِ عَلَیهِمْ لَما تَأَخَّرَ عَنْهُمُ الْیمْنَ بِلِقائِنا، وَلَتَعَجَّلَتْ لَهُمُ السَّعادَةُ بِمُشاهَدَتِنا عَلى حَقِّ الْمَعْرِفَةِ وَصِدْقِها مِنْهُمْ بِنا ... (2)

اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمى‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مى‌گشت، دیدارى بر مبناى شناختى راستین و صداقتى از آنان نسبت به ما ... .

 

تلاش در ترک گناهان

در ادامه همان نامه، آقایمان بیان فرمودند که علّت مخفى شدن ما از آنان چیزى نیست جز آن‌چه از کردار آنان به ما مى‌رسد و ما توقّع انجام این کارها را از آنان نداریم: فَما یحْبِسُنا عَنْهُمْ إِلاّ ما یتَّصِلُ بِنا مِمّا نَکْرَهُهُ وَلا نُۆْثِرُهُ مِنْهُمْ.

هر زمان دیدیم که رابطه ما با آن بزرگوار کمرنگ شده؛ بدانیم که خداوند از ما راضی نیست. زیرا از امام محمد باقر علیه السلام، نقل شده است: اذا غضب الله تبارک و تعالی علی خلقه، نحانا عن جوارهم (3) هنگامی که خداوند از آفریدگانش خشمگین شود، ما (اهل بیت) را از مجاورت با آن‌ها دور می سازد.

عدم رضایت خداوند از ما، دلیلی جز گناهان ما ندارد. پس بیاییم با ترک گناهانمان زمینه ظهور حضرت را فراهم سازیم.

امام صادق علیه السلام، در فضیلت انتظار فرج مهدى (عج الله تعالی فرجه الشّریف) فرمودند: «هر كس از شما بمیرد، در حالى كه انتظار ظهور حاكمیت دین خدا را داشته باشد، همچون كسى است كه در خدمت قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) باشد در خیمه او ...؛ بلكه همچون كسى است كه در ركاب قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) بجنگد، نه به خدا، مانند كسى است كه در ركاب پیامبر (صلى الله علیه و آله) شهید شده باشد

تلاش در رشد عقلانی و اخلاقی

در روایتی از پیامبر (صلّی الله علیه و آله و سلم) آمده است: یخرج قوم من المشرق یوطئون للمهدی سلطانه (4): «قومی از مشرق زمین، خروج می‌کنند که زمینه‌ساز سلطنت و حکومت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف خواهند بود».

این آماده سازی می‌تواند در زمینه فرهنگ و عقلانیت مردم باشد، که در صورت بالا رفتن سطح آن، زمینه برای ظهور حضرت، فراهم خواهد شد. از امام باقر علیه السلام نقل شده است که فرمود: اذا قام قائمنا وضع یده علی رۆوس العباد فجمع به عقولهم و اكمل به اخلاقهم (5) « چون قائم ما، قیام کند؛ دستش را بر سر بندگان می‌گذارد و عقول آنها را متمرکز ساخته و اخلاق را به کمال می‌رساند».

از این حدیث استفاده می‌شود که کار حضرت مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف، تکمیل نقص عقول و اخلاق مردم است تا از معارف الهی بهره مند شوند. در نتیجه این مردم هستند که با تلاش خود و بالا بردن سطح علم، اخلاق و فرهنگ جامعه می‌توانند زمینه‌ساز ظهور کلی حضرت شوند تا به واسطه آن به کمال عقلانی نهایی برسند.

دعا همراه با گریه و زاری

در روایتی از امام ششم (علیه السلام) در مورد تعجیل در ظهور حضرت چنین آمده است: شما هم اگر مثل بنى اسرائیل در درگاه خداوند به گریه و زارى بپردازید، خداوند فرج ما (اهل بیت‌ (علیهم السلام)) را نزدیك خواهد كرد؛ اما اگر چنین نباشید، این سختى تا پایان مدتش، طول خواهد کشید.(6)

دعا و آرزوی ظهور نباید فقط صرفا زبانی باشد بلکه باید قلباً نیز منتظر حضرت باشیم و منتظر واقعی حضرت باشیم.انتظار فرج داشتن یعنى انتظار در ركاب امام بودن و جنگیدن و احیاناً شهید شدن، یعنى آرزوى واقعى و حقیقى مجاهد بودن در راه حق، انتظار فرج داشتن یعنى واقعاً در نیت ما این باشد كه در ركاب امام زمان(عج الله تعالی فرجه الشّریف) و در خدمت ایشان دنیا را اصلاح كنیم.(7)

امام صادق علیه السلام، در فضیلت انتظار فرج مهدى (عج الله تعالی فرجه الشّریف) فرمودند:  «هر كس از شما بمیرد، در حالى كه انتظار ظهور حاكمیت دین خدا را داشته باشد، همچون كسى است كه در خدمت قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) باشد در خیمه او ...؛ بلكه همچون كسى است كه در ركاب قائم (عج الله تعالی فرجه الشّریف) بجنگد، نه به خدا، مانند كسى است كه در ركاب پیامبر (صلى الله علیه و آله) شهید شده باشد. (8)

زراره مى‏گوید: به امام صادق (علیه السلام) عرض كردم: فدایت شوم، اگر زمان غیبت را درك نمودم، چه كار كنم؟ آن حضرت فرمود: اى زراره، اگر آن زمان را درك كردى، این دعا را بخوان: «اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ نَفْسَكَ فَانَّكَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ نَفْسَكَ لَمْ اعْرِفْ نَبِیَّكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ رَسُولَكَ فَانَّكَ إِنْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ رَسُولَكَ لَمْ اعْرِفْ حُجَّتَكَ، اللَّهُمَّ عَرِّفْنى‏ حُجَّتَكَ فَانَّكَ انْ لَمْ تُعَرِّفْنى‏ حُجَّتَكَ ضَلَلْتُ عَنْ دینى‏» (9)

اگر شیعیان ما ـ که خداوند توفیق طاعتشان دهد ـ در راه ایفاى پیمانى که بر دوش دارند، همدل مى شدند، میمنت ملاقات ما از ایشان به تأخیر نمى‌افتاد، و سعادت دیدار ما زودتر نصیب آنان مى‌گشت، دیدارى بر مبناى شناختى راستین و صداقتى از آنان نسبت به ما ...

خداوندا، خودت را به من بشناسان، زیرا اگر خودت را به من نشناسانى، پیامبرت را نخواهم شناخت. پروردگارا، فرستاده‏ات را به من بشناسان، چون اگر او را به من معرفى نكنى، حجت تو را نخواهم شناخت. بار الها، حجت (امام وقت) خود را به من معرفى كن، چرا كه اگر او را به من نشناسانى، در دینم گمراه خواهم شد.

آرى، آن كسى كه مى‏خواهد، از یاران امام زمان باشد، باید همه توان خود را در ایجاد تقوا و پاكى و عدالت به كار برد و در پاسدارى از اسلام بكوشد.

آقا جان دیگران فکر می کنند که من آدم خیلی خوبی هستم؛ پاکِ پاک. ولی من كه خودم رو بهتر از بقیه می‌شناسم، می‌دونم که گناهكارم. آرزو می‌كردم همونی بودم كه مردم فكر می‌كنند. از این‌كه خوب نیستم ناراحتم، از این كه خالص نیستم ناراحتم. مولا جان دستم رو بگیرید، عزیز زهرا اگه من بدی كنم؛ دیگران كارایی كه من انجام دادم رو، به نام شما می زنند، مولا جان كمكم كنید که منتظر واقعی شما شوم، مددم كنید که در راه شما قدم بردارم .الهی آمین. اللهم صلّ علی محمّد و آل محمّد و عجّل فی فرج مولانا صاحب الزمان.

 پی نوشت ها:

1.       سوره مبارکه اعراف، آیه 198.

2.       بحارالأنوار، ج53، ص177.

3.       الكافی (ط - الإسلامیة)، ج‏1، ص  343.

4.       سنن ابن ماجه، ج2، ح 4088.

5.       بحار الانوار، ج52، ص336، ح71.

6.       همان، ص132؛ البرهان، ج‏3، ص 125؛ المیزان، ج‏10، ص331.

7.       مجموعه ‏آثار استاد شهید مطهرى، ج‏23، ص 597.

8.       بحارالانوار، ج 52، ص 126.

9.       منتخب‏الاثر، ص 501.

فاطمه سرافرازی 

بخش مهدویت تبیان 



علت اصلي نماز خواندن ما تنها و تنها واجب بودن آن است؛ يعني ما نماز را به جهت اين كه دستور خداوند و تكليفي شرعي بر عهده ما است، به جا مي آوريم؛ هرچند به روشني مي دانيم كه نماز آثار و برکات متعدد جسمی و روحی و فردی و اجتماعی برای ما دارد؛ با همه اين ها می توان پرسيد: چرا نماز واجب است و چرا این تکلیف برای ما در نظر گرفته شده؟
در پاسخ می گوییم وجوب، یکی از احکام پنج گانه شرعی است که در شریعت و از جانب شارع مقدس که خداوند متعال باشد، برای نظام دادن به ساختار بندگی بندگان تنظیم شده است؛ در نتیجه، از آن جا که پذیرش شریعت و عمل به آن، در مرتبه ای بعد از پذیرش اصل دین و اثبات نبوت و پذیرش خداوند از راه عقل و برهان است، در مورد شریعت چرایی و چگونگی عقلی معنا ندارد. بهترین پاسخ در مورد چرایی وجوب عبادات و دیگر وظایف آن است که خداوند فرموده است.
اما اگر منظور از چرایی، یافتن حکمت های وجوب عملی مشخص و مستمر به نام نماز است، می توان گفت :
اصولا حکمت های عبادتی چون نماز را باید در فلسفه کلی عبادات و مناسک عبادی جستجو نمود. ما معتقدیم که عبودیت و پرستش، یکی از نیازهای انسان است. تمامی انسان ها از ابتدا تاکنون به شکلی پرستش داشتهاند. روح انسان، نیاز به عبادت و پرستش دارد و هیچ چیزی جای آن را پر نمی کند؛ امّا سخن در نحوه پرستش است.
در فرهنگ اسلامی تعیین کردن و مشخص نمودن شکل عبادت، با شارع مقدس است. کسی نمی تواند عبادتی اختراع کند. اگر کسی ذكر و دعایی را به عنوان عبادت پدید آورد، از مصادیق روشن بدعت و تشریع است که کار حرامی است؛ زیرا امور عبادی را همان گونه که از طرف شارع مقدّس بیان شده است، باید انجام داد؛ نه کم تر و نه بیش تر. در نتیجه، خداوند نماز را واجب فرموده و مقررات و شرایطی هم برای آن وضع نموده است.
اما تامل عقلانی در ماهیت نماز نشان می دهد که این عمل با این خصوصیات بهترین شیوه برای رسیدن به همان نیاز روحی انسان نیز محسوب می شود ؛ در واقع اگر در ماهیت و شکل نماز دقت شود، می بینیم که نماز بهترین شیوه اظهار بندگی است. مجموعه اجزا و حرکات آن، تجلی تواضع و تسلیم در برابر خداوند است. در عین حال، گرامیداشت و جایگاه انسان و قدرت و توان او نیز در این تکلیف مورد توجه قرار گرفته است.
به علاوه، نوع چیدمان اوقات نماز به گونه ای است که نه به انسان فشار طاقت فرسایی وارد شود و نه آدمی تا مدت زیادی از انجام آن و توجه به خداوند و حقایق عالم غافل گردد؛ بلکه به طور منظم و مستمر، این عمل عبادی زیبا و آسان در زندگی تکرار می گردد.
ازشاخصه های مهم نماز آن است که، غفلت زدا است، بزرگترين مصيبت براي رهروان راه حق آن است كه هدف آفرينش خود را فراموش كنند و غرق در زندگي مادي و لذائذ زود گذر گردند، اما نماز به حكم اينكه در فواصل مختلف، و در هر شبانه روز در چند نوبت انجام مي شود، مرتباً به انسان هشدار مي دهد و هدف آفرينش او را خاطر نشان مي سازد، موقعيت او را در جهان به او گوشزد مي كند و اين نعمت بزرگي است كه انسان وسيله اي در اختيار داشته باشد كه در هر شبانه روز چند مرتبه قويّا به او بيدار باش گويد.
همچنین نماز خود بيني و كبر را در هم مي شكند، چرا كه انسان در هر شبانه روز هفده ركعت و در هر ركعت دو بار پيشاني بر خاك در برابر خدا مي گذارد، خود را ذره كوچكي در برابر عظمت او مي بیند و توجهی به این مساله جلوی بسیاری از گردن کشی ها و خود بینی ها را می گیرد.
با این همه، اگر نماز به طور صحیح و کامل با حفظ شرایط و آداب و با توجه به روح اصلی و ماهیت حقیقی اش خوانده شود، هم انسان را منظم، مقید، اجتماعی و دور از غفلت و دنیازدگی می کند و هم جلوی بسیاری از مفاسد اجتماعی را می گیرد که حصول همه این نتایج، در فرض التزام و جدیت و استمرار در نماز است؛ نه اختیار و حق انتخاب در انجام آن.
قرآن کریم به صراحت اعلام می نماید که نماز، مانعی در برابر انجام فحشا و منکر است (3) و این یعنی حیات پاک و نورانی و سعادتی که برای آینده انسان رقم می خورد.
حتی نماز های کم مایه و با بی توجهی نیز در این مسیر خالی از اثر نیستند، چنان که افراد گناهكاري بودند كه شرح حال آنها براي پيشوايان اسلام بيان می شد و ائمه می فرمودند: غم مخوريد، نمازشان آنها را اصلاح مي كند و همین گونه می شد.
اما دقت و اصرار در این شکل و قالب و شروط و قیود این عمل، به چه دلیلی است؟
نماز، نماد تسلیم و عبودیت در برابر خداوند است. اگر قرار باشد که هر انسانی طبق خواسته خود عمل نماید و آن را به جا بیاورد، نه آن چیزی که خداوند از او خواسته، دیگر بندگی خداوند نمی شود؛ بلکه بندگی خود و عمل طبق خواسته خود است. امیرمؤمنان (ع) در روایتی پس از بیان این که معنای اسلام را تسلیم شدن در مقابل پروردگار می داند. که نشان تسلیم در عمل آشکار می شود، می فرماید :
مؤمن، بنای دین خود را بر اساس رأی و نظر شخصی نمی گذارد؛ بلکه بر آنچه از پروردگارش رسیده، بنیان می نهد. (1)
شاید یکی از رموز خواندن نماز به همان صورتی که پیامبر فرمود، حفظ شکل و ساختار عمل بعد از قرن ها است که در نتیجه آن، ماهیت و روح کلی و ساختار اساسی خود دین هم در پرتو آن زنده و پا برجا باقی می ماند؛ در حالی در ادیان دیگر ما چنین عمل معینی را نمی بینیم. به همین دلیل، آن روح کلی ادیان دیگر و ساختار اصلی به مرور زمان از دست رفته است.
هشام بن حکم از امام صادق (ع) پرسید: چرا نماز واجب شد، در حالی که هم وقت می گیرد و هم انسان را به زحمت می اندازد؟ امام فرمود: « پیامبرانی آمدند و مردم را به آیین خود دعوت نمودند. عده ای هم دین آنان را پذیرفتند؛ امّا با مرگ آن پیامبران، نام و دین و یاد آنها از میان رفت. خداوند اراده فرمود که اسلام و نام پیامبر اسلام(ص) زنده بماند و این، از طریق نماز امکان پذیر است». (2)
یعنی علاوه بر آن که نماز عبادت پروردگار است، موجب طراوت مکتب و احیای دین هم هست. در جمع بندی می توان گفت هم شکل و ساختار ظاهری نماز، زیبا و جذاب و اثربخش است و هم معارف بلند اسلامی در آن وجود دارد، هم تسبیح و تقدیس لفظی است و هم تقدیس عملی؛ رکوع و سجود و تسبیح و ستایش و دعا و تکبیر و سلام و خلاصه همه زیبایی ها در نماز موجود است.
اما در نهایت باز باید دانست که هر چند نماز داراي بركات و ثمرات بسياري نظير به ياد خدا افتادن، آرامش، دوری از غفلت ها و زشتی ها و.. . است اما اگر در مورد خاصي چنين نتيجه و ثمره اي حاصل نشد يا بدون نماز هم برخي از اين ثمرات براي ما حاصل بود، نمي توان نماز را به كنار گذاشت و آن را بي فائده دانست زيرا عين مخالفت با دستور خداوند و ضد تسليم و عبوديت كه حقيقت بندگي است مي باشد.
پی¬نوشت¬ها:
1. علامه مجلسي، بحار الانوار، نشر اسلاميه، تهران، بي تا، ج 65، ص 309.
2. شيخ صدوق‏، علل الشرائع، انتشارات داورى‏، چاپ اول، ج 2، ص 317.
3. عنکبوت (29) آیه 45.



یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 19:27 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

در روایات تسبیحات اربعه داریم، ولی تسبیحات یا اذکار سبعه نداریم . البته از روایات ثواب بسیار برای هفت ذکر استفاده می شود که این ذکرها در زبان اهل ذکر به ذکرهای هفتگانه مشهور شده اند و عبارتند از :
1- بسمله یعنی گفتن "بسم الله الرحمن الرحیم " .
2- حوقله ، یعنی گفتن:" لا حول و لا قوة الا بالله" .
3- تسبیح ، یعنی سبحان الله ،
4- تحمید یعنی ، الحمد لله ،
5- تکبیر یعنی الله اکبر ،
6 تهلیل ، یعنی ، لا اله الا الله .
7- صلوات یعنی" اللهم صل علی محمد و آل محمد".
ظاهرا منظور از اذکار سبعه این ذکرها باشد.



هر کس در هر مرحله ای از ایمان و در هر سن و سال گاه گرفتار وسوسه های شیطانی می گردد. گاه احساس می کند که نیروی محرک شدیدی درون جانش آشکار شده و او را به سوی گناه دعوت می کند. وسوسه ها و تحریک ها مسلماً در سنین جوانی بیش¬تر است. تنها راه نجات از آلودگی¬ها در چنین وضع سختی، فراهم ساختن سرمایه تقوا است.
خداوند در قرآن کریم می فرماید: إِنَّ الَّذينَ اتَّقَوْا إِذا مَسَّهُمْ طائِفٌ مِنَ الشَّيْطانِ تَذَكَّرُوا فَإِذا هُمْ مُبْصِرُون‏؛ (اعراف(7)، آیه201)
پرهیزکاران هنگامی که گرفتار وسوس های شیطان می شوند، به یاد خدا و پاداش و کیفر او می افتند و در پرتو یاد او حق را می بینند و بینا می گردند.
برای رویارویی با وسوسههای شیطانی، ابتدا باید دشمن و راههای نفوذ او را شناخت. وی را مهار کرد و سپس او را به عقب راند و در گام‏های نهایی به اسارت کشید.
همچنین باید از محیط آلوده و همنشین بد دوری جست، زیرا این دو، جزء عوامل و راه نفوذ شیطان، به درون انسان هستند، و در گمراهی انسان نقش بسزایی دارند.
با توجه به این مقدمه راه های مبارزه با وساوس شیطانی عبارتند از:
1. نگهبانی و مراقبت:
شیطان با جان ما سر و کار دارد. از این رو باید از آن حراست کنیم. راههای مراقبت عبارتند از:
أ) تقوا پیشگی:
قرآن مجید تقوا را لباسی بر اندام جان آدمی میداند که آن را به خوبی میپوشاند و حفظ میکند: «لباس التّقوی ذلک خیر؛ بهترین جامه، تقوا است».(. اعراف (7) آیه 26)
امام علی علیه السلام تقوا را دژی نفوذ ناپذیر میداند که رخنه‏ای در آن ممکن نیست.
ب) کنترل اعضا و جوارح:
زبان، چشم، گوش، فکر و همة اعضا و جوارح، درهای ورودی به قلباند. پس باید این ها را کنترل کرد.
پ) محاسبه:
بعد از کنترل نوبت به محاسبه میرسد، یعنی برای جبران ضعف‏ها و برنامهریزی برای آینده، ارزیابی خويش و عملكرد خود، لازم است.
2- واکنش مناسب:
در برابر هر وسوسه‏ای باید واکنش مناسب صورت گیرد.
پیامبر اکرم صلي الله عليه وآله میفرماید: «دشمنان تو از جن، ابلیس و سپاهیان اويند. پس اگر شيطان نزد تو آمد و گفت: فرزندت مُرد، به خود بگو: زندگان برای مردن آفریده شده‏اند. اگر گفت: مال تو از دست رفت، بگو: ستایش خدای را که میدهد و میگیرد و زکات را از من برد. اگر گفت: مردم به تو ستم میکنند، ولی تو ستم نمیکنی، بگو: روز قیامت آنان که ستم کردند گرفتارند.
اگر گفت: چه قدر نیکی میکنی، بگو: گناهان من بیش از نیکی‏های من است. اگر گفت: چه قدر نماز میگزاری بگو: غفلت من از نمازهایم بیش تر است.
اگر گفت: چه قدر بخشش میکنی، بگو آن قدر که میگیرم، از آن چه میبخشم زیادتر است.
اگر گفت: چه قدر به تو ستم میکنند، بگو: من بیش تر ستم کرده‏ام.
اگر گفت: چه قدر برای خدا کار میکنی، بگو: چه بسیار معصیت‏ها کرده‏ام!».
3- استعاذه:
در برابر هجوم وسوسه‏های شیطان، لازم است به پناهگاهی مطمئن پناه ببرید و آن توجه به خدا و یاد او است. قرآن مجید میفرماید: «اگر از شیطان وسوسه‏ای به تو رسد، به خدا پناه ببر که او شنوای دانا است».
4-آشنایی با دام‏های شیطان:
برای رهایی از وساوس شیطانی باید مواظب دام‏های او بود. یکی از دام‏های خطرناک شیطانی، دنیا دوستی است.
امام علی علیه السلام میفرماید: «از دنیا حذر کن، زیرا دام شیطان و جایگاه فساد ایمان است».
دام دیگر (که از مهم‏ترین ابزار کار شیطان به شمار میرود) هواپرستی است، زیرا تا پایگاهی درون انسان وجود نداشته باشد، شیطان قدرت بر وسوسهگری ندارد. شیطان خواسته‏های نفسانی انسان را تأیید میکند. خدا در قرآن مجید میفرماید: «اي ابليس هرگز بر بندگان من تسلط نخواهی یافت، مگر گمراهانی که از تو پیروی میکنند».(10) بندة خدا تابع هوا و هوس نیست و خواست خدا را مقدّم میدارد.



یک شنبه 12 آبان 1392برچسب:, :: 19:4 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

نقش واسطه ها در تقرب به خدا چیست؟ 

وسیله (واسطه) معنای بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه پروردگار باشد شامل می شود. از آن جا که جهان بر اساس نظام علت و معلول، و اسباب و مسببات، برای هدایت و رشد و تکامل انسان ها، آفریده شده است، و همان طوری که نیازمندی های طبیعی بشر با عوامل و اسباب مادی برآورده می شود، فیوضات معنوی خداوند؛ همچون هدایت، مغفرت، آمرزش، تقرب و تعالی انسان ها نیز بر اساس نظامی خاص و از راه علل و اسبابی معین به انسان می رسد و بدون وجود این واسطه ها امکان ندارد که انسان به آن فیوضات نایل آید و به تقرب الهی بار یابد. در آیات و احادیث این عمل و اسباب معرفی شده اند و تقرب به درگاه الاهی بدون وجود این واسطه ها امکان پذیر نیست.

برای پاسخ گویی به این سوال، ابتدا باید معنای واسطه و وسیله روشن گردد:

علامه طباطبائی در تفسیر آیه شریفه: "یا ایها الذین آمنوا اتقوا الله و ابتغوا الیه الوسیلة"،[1] در بیان معنای وسیله و واسطه در درگاه خداوند می فرماید:

"حقیقت وسیله در درگاه خداوند، مراعات راه خدا است. به این که اولاً: به احکام او علم پیدا کنی! و ثانیاً: به بندگی او بپردازی! و ثالثاً: در جست و جوی مکارم و عمل به مستحبات باشی... و چون "وسیله" نوعی توصل است و توصل در مورد خداوند متعال که منزه از مکان و جسمانیت است، توصل معنوی و پیدا کردن رابطه ای است که بین پروردگار و بنده اتصال برقرار کند و نیز از آن جا که بین بنده و پروردگارش هیچ رابطه‏اى به جز ذلت عبودیت نیست، قهرا وسیله عبارت است از این که انسان حقیقت عبودیت را در خود تحقق دهد و به درگاه خداى تعالى وجهه فقر و مسکنت به خود بگیرد، پس وسیله در آیه شریفه همین رابطه است".[2]

در تفسیر نمونه در ذیل آیه مذکور در معنای وسیله آمده است: "وسیله معنای بسیار وسیعی دارد و هر کار و هر چیزی را که باعث نزدیک شدن به پیشگاه پروردگار باشد شامل می شود که مهم ترین آنها ایمان به پروردگار و پیامبر (صلی الله علیه و آله) و جهاد و عبادات همچون نماز، زکات، روزه و زیارت خانه خدا و صله رحم و انفاق در راه خدا اعم از انفاق های پنهانی و آشکار و همچنین هر کار نیک و خیر است... . نیز شفاعت پیامبران و امامان و بندگان صالح خدا که طبق صریح قرآن باعث تقرب به پروردگار می گردد، در مفهوم وسیع توسل داخل است. همچنین پیروی از پیامبر و امام و گام نهادن در جای گام آنها؛ زیرا همگی موجب نزدیکی به ساحت قدس پروردگار می شود. حتی سوگند دادن خدا به مقام پیامبران و امامان و صالحان...".[3]

اسباب معنوی گاهی سبب سازند و گاهی سبب سوز؛ یعنی گاهی اثر از آن اسباب مادی است، اما زمینه های حصول این اسباب با دعا و ... فراهم می شوند و گاهی هم دعا و... اثر را از اسباب مادی سلب می کند؛ مثلا آتشی که باید بسوزاند، از تاثیر بازداشته می شود و سرد و گلستان خواهد شد

پس مراد قرآن مجید از واسطه و توسل که متقین را امر به تمسک به وسیله (واسطه) برای تقرب به درگاه الهی نموده است، چنین معنایی است.

چنان که در قرآن مجید علاوه بر آیات مذکور، در آیه 97 سوره یوسف آمده است: "برادران یوسف از پدر (حضرت یعقوب) تقاضا کردند که در پیشگاه خداوند برای آنان استغفار کند و پدر نیز درخواست آنان را پذیرفت.

در سوره توبه نیز موضوع استغفار ابراهیم درباره پدرش آمده است که بیان کننده نقش دعای پیامبران (علیهم السلام) در بخشایش گناه دیگران است.[4]

در روایات متعددی که از طریق شیعه و سنی وارد شده، به لزوم و نقش توسل پرداخته شده است.

در کتاب "وفاءالوفاء" تألیف سمهودی (از اهل سنت) می خوانیم: مدد گرفتن و شفاعت خواستن از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم قبل از رحلت او و هم بعد از رحلت او، در عالم برزخ و در قیامت[5]. او بعد از این جملات، روایتی درباره توسل حضرت آدم به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) از عمر بن خطاب نقل کرده است که: "آدم از روی اطلاعی که از آفرینش پیامبر اسلام در آینده داشت به پروردگار عرض کرد: "یا رب اسئلک بحق محمد (صلی الله علیه و آله) لما غفرت لی".[6] خداوندا به حق محمد (صلی الله علیه و آله) از تو تقاضا می کنم که مرا ببخشی.

همچنین حدیث دیگری را از جماعتی از راویان سنی از جمله نسائی و ترمذی نقل می کند که: مرد نابینایی تقاضای دعا از پیامبر (صلی الله علیه و آله) برای شفای بیماری اش کرد، پیامبر (صلی الله علیه و آله) دستور داد که چنین دعا کند: پروردگارا من از تو به خاطر پیامبرت پیامبر رحمت تقاضا می کنم و به تو روی می آورم، ای محمد (صلی الله علیه و آله) من در پیشگاه خداوند به تو توجه کرده ام که حاجتم را برآورده سازی، پروردگارا پیامبر را شفیع من قرار بده[7].

و از بیهقی نقل می کند که در زمان خلافت خلیفه دوم، دو سال قطحی شد. بلال به همراهی عده ای از صحابه بر سر قبر پیامبر آمد و چنین گفت: ای پیامبر برای امت خودت طلب باران کن زیرا (از بی آبی) در حال هلاکت هستند...[8]».[9]

 

 

اما چرا به وسیله و واسطه نیاز داریم؟ جواب این است که جهان بر اساس نظام علت و معلولی و اسباب و مسببات برای هدایت و رشد و تکامل انسان ها آفریده شده است و نیازمندی های بشر با عوامل و اسباب مادی و گاهی غیر مادی برآورده می شود. در حقیقت واسطه ها نقش اسباب و علل تقرب به درگاه پروردگار را دارند؛ زیرا فیوضات معنوی خداوند، همچون هدایت، مغفرت، آمرزش و ... نیز بر اساس نظمی خاص بر انسان ها نازل می شود و اراده حکیمانه خداوند بر این تعلق گرفته که این امور از طریق اسباب خاص و علل معین به انسان ها برسد. بنابراین، همان گونه در عالم ماده، این سۆال بی مورد است که پرسیده شود: چرا خداوند متعال زمین را به وسیله خورشید نورانی کرده است؟ و چرا تشنگی انسان ها را به واسطه آب برطرف می کند؟ و چرا خود بدون این واسطه ها، این نیازها و سایر نیازهای مخلوقات را برآورده نمی سازد؟ در عالم معنا نیز نمی توان گفت چرا خداوند مغفرت و تقرب و هدایت خود را بدون وسیله و بدون واسطه شامل حال بندگانش نمی کند؟ به هر حال همان گونه که گیاه بدون استمداد از آب و خاک و نور و... نمی تواند به درجات کمال برسد، انسان هم بدون استمداد از وسایط فیض الهی، نمی تواند به هدف مطلوب نایل آید.

شهید مطهری می گوید: فعل خدا، دارای نظام است و اگر کسی بخواهد به نظام آفرینش اعتنایی نداشته باشد گمراه است. به همین جهت است که خداوند متعال گناهکاران را ارشاد کرده است که در خانه رسول خدا (صلی الله علیه و آله) بروند و علاوه بر این که خود طلب مغفرت می کنند، از آن بزرگوار بخواهند که برایشان طلب مغفرت کند!

 قرآن کریم می فرماید[10]: "و اگر این مخالفان، هنگامی که به خود ستم می کردند (و فرمان های خدا را زیر پا می گذاشتند) به نزد تو می آمدند و از خدا طلب آمرزش می کردند و پیامبر هم برای آنها استغفار می کرد، خدا را توبه پذیر و مهربان می یافتند[11]». [12]

به خاطر رعایت همین سنت الهی است که در آیات و روایات (سنت) تأکید فراوانی به وسیله قرار دادن، و توسل به واسطه های آمرزش و تقرب، شده است.

   خداوند متعال می فرماید: "ای کسانی که ایمان آورده اید از (مخالفت فرمان) خدا پرهیر کنید و وسیله ای برای تقرب    او بجویید...". [13]

در کتاب "وفاءالوفاء" تألیف سمهودی (از اهل سنت) می خوانیم: مدد گرفتن و شفاعت خواستن از پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله) و از مقام و شخصیت او، هم پیش از خلقت او مجاز است و هم بعد از تولد و هم قبل از رحلت او و هم بعد از رحلت او، در عالم برزخ و در قیامت

 

 

علامه طباطبائی در بحث شفاعت به نقش شفیع (واسطه های شفاعت الهی) این گونه اشاره می کند که در حقیقت شخصى که متوسل، به شفیع می شود نیروى خودش به تنهایى براى رسیدنش به هدف کافى نیست. لذا نیروى خود را با نیروى شفیع گره مى‏زند، و در نتیجه آن را دو چندان نموده، به آنچه می خواهد نایل مى‏شود، به طوری که اگر این کار را نمى‏کرد و تنها نیروى خود را به کار مى گرفت، به مقصود خود نمى‏رسید؛ چون نیروى خودش به تنهایى ناقص و ضعیف و کوتاه بود... شفاعت وسیله‏اى است براى تتمیم سبب... .[14]

 

ضروری است در پایان این مقال به چند نکته توجه شود:

1. اگرچه احتیاجات مادی انسان با علل و اسباب مادی برآورده می شود، اما بدین معنا نیست که اسباب غیر مادی نظیر دعا و توسل نمی توانند نقشی در برآوردن نیازهای مادی داشته باشند، اسباب معنوی گاهی سبب سازند و گاهی سبب سوز؛ یعنی گاهی اثر از آن اسباب مادی است، اما زمینه های حصول این اسباب با دعا و ... فراهم می شوند و گاهی هم دعا و... اثر را از اسباب مادی سلب می کند؛ مثلا آتشی که باید بسوزاند، از تاثیر بازداشته می شود و سرد و گلستان خواهد شد. به هر حال مسبب الاسباب خدا است و او می تواند همان اثری که در دارو قرار داده است، در اسباب معنوی هم قرار دهد.

2. منظور از توسل و واسطه قرار دادن پیامبر (صلی الله علیه و آله) یا امام (علیه السلام) یا ولی خدا این است که به مقام آن شخص بزرگوار در پیشگاه خداوند توسل شود و در حقیقت از مقام تقربی که این فرد به خدا دارد استفاده می شود تا خداوند به خاطر مقام آنها این بندگان را نیز به مقام قرب برساند.[15]

 

پی نوشت:

[1] مائده، 35.

[2] المیزان، ترجمه، ج 5، ص 535.

[3] تفسیر نمونه، ج 4، ص 364- 367.

[4] توبه، 114.

[5] وفاء الوفاء، ج3، ص 1371، نقل از تفسیر نمونه، ج 4 ، ص 367.

[6] همان.

[7] "اللهم انی اسئلک و اتوجه الیک بنبیک محمد نبی الرحمة، یا محمد انی توجهک بک الی ربی فی حاجتی لتقضی لی اللهم شفعه فی"، وفاء الوفاء، ج2، 1372، نقل همان.

[8] "یا رسول الله استسق لامتک فانهم قدهلکوا..."، التوصل ال حقیقة التوصل، ص 329، نقل از همان، ص 368- 369.

[9] تفسیر نمونه، ج 4، ص 369- 368.

[10] "ولو انهم اذ ظلموا انفسهم جاۆوک فاستغفروا الله و استغفر لهم الرسول لوجدو الله تواباً رحیماً".

[11] نساء، 64، ترجمه مکارم شیرازی.

[12] مجموعه آثار شهید مطهری، ج 1، ص 264.

[13] مائده، 35، ترجمه مکارم شیرازی.

[14] المیزان، ترجمه، ج 1، ص 239 و 240. برای آگاهی بیشتر رجوع شود به نمایه: تلاش و نقش آن در سرنوشت آخرت، سۆال 280.

[15] رجوع شود به: تفسیر نمونه، ج 4، ص 167- 172؛ المیزان، ج 1، ص 239- 246.

بخش اعتقادات شیعه تبیان



یک شنبه 5 آبان 1392برچسب:, :: 20:32 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

داریم کم کم به محرم نزدیک میشیم...

یکمی خوبه که مراعات کنیم.



یک شنبه 5 آبان 1392برچسب:, :: 20:17 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

آنچه می‌خوانید قسمتی از سخنان مرجع عالیقدر؛ «حضرت آیت الله صافی گلپایگانی. مد‌ظله‌العالی» پیرامون بحث مهدویت است که اکنون در کتابی جمع آوری و با نام «مبانی معرفتی مهدویت» منتشر شده است.

 

او غایب نیست، ما غایبیم

تمام مشكلات ما ناشی از این است كه از امام زمان ارواحنا له الفداء دور شده‌ایم. نجات یك ملّت به امام زمان ارواحنا له الفداء وابسته است. امام زمان ارواحنا له الفداء انسان كامل است. كافی است كه نظر مباركشان بر جان ما بیفتد تا ما انسان شویم، یعنی مبادی میل ما اصلاح شود زیرا كه وجود ائمه تكوینی است، غیب و شهود ندارد، بودنِ هستی به وجود آن حضرت است و هر كس به اندازه‌ نزدیكی به نظر او بقاء و واقعیت می‌یابد و معنی‌دار می‌شود.

امام زمان ارواحنا له الفداء در زمان غیبت مثل خورشیدی كه نورش پشت ابر است، فیض می‌رساند. علّت عدم بهره‌برداری از فیض آن حضرت خودمان هستیم. امام غایب نیست، ما غایبیم. ماییم كه دنیایی شده‌ایم. اگر یك زندگی دینی را آغاز كنیم، با یك نظر امام زمان ارواحنا له الفداء جوهر ما عوض می‌شود و مسّ وجودمان كیمیا می‌گردد. مزّه آدم شدن را اگر بچشیم، چیز دیگری برای ما مزّه‌دار نخواهد بود.

عمده آن است كه معنی واقعیِ انسان‌بودن را كه به نزدیكی به امام زمان ارواحنا له الفداء است درك كنیم و بدانیم مسلّم هر كس به هر جا رسید از دریچه نظر آن حضرت رسید.

خدایا به حقیقت امام زمان ارواحنا له الفداء ، قلب ما را متوجّه آن حضرت و قلب آن حضرت را از ما راضی بگردان.

ما را موفق به حیاتی بكن كه نتیجه‌اش قرب به آن حضرت باشد.

خدایا! مقام معظم رهبری را در پناه امام زمان ارواحنا له الفداء مۆیّد بدار.

و کلام آخر (نگارنده):

عمریست که از حضور او جا ماندیم                                   در غربت سرد خویش تنها ماندیم

او منتظر است تا که ما بر گردیم                                        ماییم که در غیبت کبری ماندیم ...

تمام مشكلات ما ناشی از این است كه از امام زمان ارواحنا له الفداء دور شده‌ایم. نجات یك ملّت به امام زمان ارواحنا له الفداء وابسته است. امام زمان ارواحنا له الفداء انسان كامل است. كافی است كه نظر مباركشان بر جان ما بیفتد تا ما انسان شویم

امام غائب نه مخفی !!

منظور از غیبت امام زمان ارواحنا له الفداء این نیست كه حضرت جایی مخفی شده باشند، بلكه باید متوجّه بود كه حضرت غایب شده‌اند، نه مخفی. باید در مورد این دو مفهوم تأمل كنیم و مفهوم غایب را بفهمیم. متأسفانه بعضی‌ها مقام غیب امام ارواحنا له الفداء را با مخفی كردن یكی گرفته‌اند و در معرفت نسبت به امام به اشتباهاتی گرفتار شده‌اند. درك این مقام به آسانی میسّر نیست، همان‌طور كه خود ائمه می‌فرمایند: «اَمْرُنا صَعْبٌ مُسْتَصْعَب» ؛ یعنی امر ما بسیار مشكل و رام‌ناشدنی است. و در جایی دیگر می‌فرمایند: «امر ما سرّ در سرّ است» یعنی امر ما سرّی است پنهان در سرّ ؛ پس باید با كمی تلاش آماده درك این مقام شد و بدون تلاشِ فكری و قلبی حقیقت موضوع به‌دست ما نمی‌آید.

مخفی شدن؛ یعنی كسی این‌جا هست و در عرض ما هم هست، امّا مثلاً پشت ‌دیوار پنهان شده است، ولی غایب‌بودن؛ یعنی كسی فوق هستیِ مادّی است، مثل ملائكه كه در غیب هستند و در مقامی بالاتر از عالم مادّه جای دارند. مقام غیب امام زمان ارواحنا له الفداء به جهت واسطة فیض بودن حضرت است و هستی در قبضة مقام غیبی حضرت است و اساساً هر مرحله و مرتبة پایینی در قبضة مرتبه بالاترِ غیبی‌اش قرار دارد. برای روشن شدن واسطة فیض بودن حضرت باید بتوان اثبات كرد كه امام زمان ارواحنا له الفداء از نظر درجة وجودی از تمام ملائكة مقرّب بالاتر است، امّا مخلوق خداست. به قول بزرگان «كُلُّ ما سِوَی الله» است؛ یعنی غیر از خدا هر چه در هستی، كمال محسوب می‌شود، همه‌ در آن مقام جمع است و مراتب وجود در آن حضرت به صورت جامع وجود دارد.



در این مقاله به سه موضوع مهم در مورد امام زمان بطور خیلی خلاصه می پردازیم:

 

1ـ چه کسى امام زمان (عج) را غسل داده و بر پیکر مطهرش نماز خوانده و او را به خاك مى سپارد؟

یکى از اصول مسلم و قطعى شیعه این است که، امام را امام غسل مى دهد، و براى او نماز مى خواند و به خاک مى سپارد. چنانکه امام رضا (علیه السلام) فرموده است: (امام را جز امام غسل نمى دهد). (اصول کافى، مرحوم کلینى، ج 1، ص 384)

بنابر این قدر مسلم این است که یکى از امامان معصوم (علیهم السلام) باید او را غسل دهد، اما اینکه کدامیک از آن بزرگواران مراسم تغسیل و خاکسپارى را انجام مى دهد از روایات چنین معلوم مى شود که امام حسین (علیه السلام) رجعت نموده و امام شهید را غسل مى دهد.

احمد بن عقبه از پدر خود نقل مى کند که از حضرت صادق (علیه السلام) پرسیدند: آیا رجعت صحیح است؟ فرمود: آرى. گفتند: نخستین کسى که مى آید چه کسى است؟ فرمود: امام حسین (علیه السلام) است که بعد از ظهور قائم مى آید. عرض شد آیا همه مردم با او هستند؟ فرمود: نه، بلکه چنان است که خدا مى فرماید: (یوم ینفخ فى الصور فتأتون افواجا). (روزى که در صور دمیده مى شود وشما فوج فوج وارد محشر مى شوید. (سوره نبá آیه 18)

و همان حضرت فرمود: (امام حسین (علیه السلام) با یارانش که با وى کشته شدند در حالى که هفتاد پیغمبرى که با حضرت موسى بن عمران برانگیخته شدند با اوست، بازگشت مى کنند. حضرت قائم، انگشترى خود را به امام حسین (علیه السلام) مى دهد، و چون قائم (علیه السلام) رحلت مى کند، امام حسین (علیه السلام) آن حضرت را غسل داده، کفن مى کند و حنوط کرده، در قبر مى گذارد). (مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1220)

(مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1220)

قدر مسلم این است که یکى از امامان معصوم (علیهم السلام) باید او را غسل دهد، اما اینکه کدامیک از آن بزرگواران مراسم تغسیل و خاکسپارى را انجام مى دهد از روایات چنین معلوم مى شود که امام حسین (علیه السلام) رجعت نموده و امام شهید را غسل مى دهد

2ـ مقر حکومتى امام زمان در کجاست؟

یکى از امور قطعى در عصر ظهور امام زمان (عجل الله فرجه)، این است که مقر و مرکز سلطنت آن حضرت، در شهر کوفه است.

شواهد روایى راجع به این مسئله بسیار است که جاى هیچ شک وتردیدى را باقى نمى گذارد.

مفضل از امام صادق (علیه السلام) پرسید: خانه مهدى (عجل الله فرجه) در کجا خواهد بود و مۆمنین در کجا جمع مى شوند؟

حضرت فرمود: (مقر حکومت او، شهر کوفه است، و محل حکومتش مسجد جامع کوفه، و بیت المال و محل تقسیم غنایم در مسجد سهله واقع در زمین هاى صاف و مسطح و روشن نجف وکوفه است). (مهدى موعود، ترجمه ونگارش على دوانى، ص 1158)

و نیز امیر المۆمنین (علیه السلام) در یک پیش بینى و خبر غیبى، چنین مى فرماید: (گویى هم اکنون به شیعیانمان در مسجد کوفه مى نگرم که خیمه ها زده اند و قرآن را بدان گونه که نازل شده به مردم مى آموزدند، بدانید که قائم ما چون قیام کند آن مسجد را بازسازى خواهد کرد و قبله آن را استوار خواهد ساخت). (غیبت نعمانى، باب 21، ص 451)

نادانان و كم خردان شیعه و كسانى كه پر و بال پشه از دین دارى آنان برتر و محكم تر است، ما را آزار مى دهند. این عبارت، بخشى از توقیعى است كه حضرت (علیه السلام) در جواب نامه ى محمّد بن علىّ بن هلال كرخى فرستاده است. این توقیع، در ردّ طایفه اى از غالیان است كه به شركت ائمه (علیهم السلام) با خداوند در علم و قدرت او معتقدند!

 

3ـ آزار دهندگان امام زمان (علیه السلام) چه کسانی هستند؟

قال مولانا الامام المهدی-عجل الله تعالی فرجه الشریف: (قَدْ آذانا جُهَلاءُ الشّیعَهِ وَحُمَقاۆُهُمْ، وَمَنْ دینُهُ جِناحُ الْبَعُوضَهِ أَرْجَحُ مِنْهُ) (احتجاج، ج2، ص289 ; بحارالأنوار، ج25، ص267، ح9 )

نادانان و كم خردان شیعه و كسانى كه پر و بال پشه از دین دارى آنان برتر و محكم تر است، ما را آزار مى دهند.

این عبارت، بخشى از توقیعى است كه حضرت (علیه السلام) در جواب نامه ى محمّد بن علىّ بن هلال كرخى فرستاده است. این توقیع، در ردّ طایفه اى از غالیان است كه به شركت ائمه (علیهم السلام) با خداوند در علم و قدرت او معتقدند!

یكى از وظایف شیعه این است كه امامان را همان طور كه هستند، بشناسد، نه آنان را در سطح افراد عادى پایین آورد و نه در قدرت و ... شریك خداوند یكتا قرار دهد.

در روایات فراوانى، مقام امامان و وظیفه شان به خوبى بیان شده و لازم است با مراجعه به آن ها، تفكّر خویش را درباره ى امامان اصلاح كنیم.

اعمال و رفتار و اعتقاد غالیان، سبب شد كه مخالفان، شیعه را تكفیر كنند و گروهى از آنان نیز به نجاست و واجب القتل بودن شیعه فتوا دهند.

امیرالمۆمنین (علیه السلام) در نهج البلاغه در كلامى مى فرماید:

دو كس در مورد من هلاك مى گردد: یكى آن كس كه در دوستى با من به راه افراط مى رود، دیگرى آن كه در دشمنى با من، سخت به تفریط مى افتد. (نهج البلاغه، حكمت 469 ; بحارالأنوار، ج39، ص295، ح96 )



پنج شنبه 20 تير 1392برچسب:, :: 12:4 ::  نويسنده : رضا نعمتی - محمد وکیلی

 این اردو در روز پنج شنبه مورخ 92/4/13 برگزار شد.



حضرت محمد (ص) فرمودند : هرکس یک بار برمن صلوات بفرستد ازگناهان او ذره ای باقی نمی ماند

 

 

 

بقیه درادامه ی مطالب باذکرصلوات بروتوادامه ی مطالب



ادامه مطلب ...


1-

بهار آرام مى‏آید به دیدار گل نرگس
نسیم فتح و پیروزى ز گلزار گل نرگس
صبا بر صحن باغستان سرود مهر مى‏خواند
گلاب از عرش مى‏ریزد به دربار گل نرگس
گل ناهید مى‏سوزد زهجران دل عاشق
ستاره کام مى‏گیرد ز دیدار گل نرگس
رواق ابروى احمد، فروغ دیده آدم
توان نور خورشیدى ز رخسار گل نرگس
قرار زورق نوح، و حجاب نیل موسایى
عروج قامت عیسى ز انوار گل نرگس
بهاران، مژده میلاد مهدى را بیان دارد
تمام قدسیان دیگر پرستار گل نرگس
گل نرگس ز چشم عاشقان پنهان نمى‏ماند
خوشا چشمى که مى‏ماند وفادار گل نرگس
خوشا چشمى که مى‏گرید به شوق دیدن رویش
خوشا قلبى که مى‏باشد گرفتار گل نرگس
بگو اى جلوه سینا بگو اى عروة‏الوثقى
جهان آرام مى‏گیرد ز گفتار گل نرگس
بگو اى زاده زهرا، بگو اى صاحب دلها
بگو اى آخرین معصوم و مهیار گل نرگس
منم فرزند مکه، جان احمد، وارث حیدر
یدالله فوق ایدیهم بود یار گل نرگس
منم مصلح، منم منجى، منم هادى، منم مهدى
منم غمخوار محرومان و دلدار گل نرگس
گل سوسن، گل مریم، گل اختر، گل لاله
گل امید مى‏روید ز گلزار گل نرگس
گل دیگر نمى‏خواهم بجز باغ گل زهرا
دل مشتاق آشفته خریدار گل نرگس …

 

 



ادامه مطلب ...


زندگینامه شهید یوسف کلاهدوز

در روز اول دي‌ماه 1325  در شهرستان «قوچان» متولد شد. پدر و مادر متدين او نامش را «يوسف» گذاشتند و در تربيت و پرورش فرزندشان از هيچ كوششي فروگذار نكردند، به گونه‌اي كه تربيت و هوشمندي او در طول دوران تحصيل، همواره توجه معلمين و مسؤولين مدارسي كه شهيد در آن تحصيل مي‌كرد را جلب مي‌نمود.
با ورود به مقطع دبيرستان، توانست به مجموعه‌ي آگاهي‌هاي علمي و از جمله معلومات مذهبي خود بيفزايد. او با مطالعه‌ي كتب مذهبي بيش از گذشته با احكام نوراني اسلام آشنا شد. اين مطالعات باعث شد تا با همياري دوستانش، كتابخانه‌اي را در دبيرستان تأسيس و جوانان علاقه‌مند به مطالعه‌ را گرد هم آورد. با وجودي كه در آن زمان عمّال رژيم شاه به فروريختن فرهنگ اسلامي كمر همت بسته و مانع‌تراشي مي‌كردند، يوسف سعي داشت تا هرچه بيشتر فرهنگ غني اسلام را در محيط زندگي گسترش دهد. از اين رو پيشنهاد برگزاري نماز جماعت را در محيط دبيرستان مطرح كرد، كه با استقبال خوب ديگران روبرو شد.



ادامه مطلب ...


زندگینامه شهید دكتر مصطفی چمران
 

چمران از قلب بیروت سوخته و خراب تا قله های بلند كوههای جبل عامل و در مرزهای فلسطین اشغال شده از خود قهرمانیهای بسیاری به یادگار گذاشته و همیشه در قلب محرومین و مستضعفین شیعه جای گرفته است .

به گزارش گروه دفاع مقدس خبرگزاری « مهر» : دكتر مصطفی چمران در سال 1311 در تهران ، خیابان پانزده خرداد متولد شد. وی تحصیلات خود را در مدرسه انتصاریه، نزدیك پامنار، آغاز كرد و در دارالفنون و البرز دوران متوسطه را گذراند؛ سپس در دانشكده فنی دانشگاه تهران ادامه تحصیل داد و در سال 1336 در رشته الكترومكانیك فارغ التحصیل شد. چمران یك سال به تدریس در دانشكده فنی پرداخت. وی در همه دوران تحصیل شاگرد اول بود. در سال 1337 با استفاده از بورس تحصیلی شاگردان ممتاز به آمریكا اعزام شد و پس از تحقیقات علمی در جمع معروف ترین دانشمندان جهان در كالیفرنیا ومعتبرترین دانشگاه آمریكا - بركلی - با ممتاز ترین درجه علمی موفق به اخذ مدرك دكترای الكترونیك و فیزیك پلاسما گردید.



ادامه مطلب ...


زندگينامه

سيد على حسینی خامنه‌اى فرزند مرحوم حجت‌الاسلام‌ و المسلمين حاج سيد جواد حسينى خامنه‌اى، در فروردین ماه سال ۱۳۱۸ شمسی برابر با ۱۳۵۸ قمرى در مشهد مقدس چشم به دنيا گشود. او دومين پسر خانواده بود و زندگى مرحوم سيد جواد خامنه‌اى هم مانند بيشتر روحانيون و مدرسان علوم دينى، بسيار ساده: «پدرم روحانى معروفى بود، اما خيلى پارسا و گوشه‌گير [...] زندگى ما به‌سختى مى‌گذشت. من يادم هست شب‌هايى اتفاق مى‌افتاد كه در منزل ما شام نبود. مادرم با زحمت براى ما شام تهيه مى‌كرد. [...] آن شام هم نان و كشمش بود.»
امّا خانه اى را که خانواده سيّد جواد در آن زندگى مى کردند، رهبر انقلاب چنين توصيف مى کنند:
«منزل پدرى من که در آن متولد شده ام، تا چهارـ پنج سالگى من، يک خانه 60 ـ 70 مترى در محّله فقير نشين مشهد بود که فقط يک اتاق داشت و يک زير زمين تاريک و خفه اى! هنگامى که براى پدرم ميهمان مى آمد (و معمولاً پدر بنا بر اين که روحانى و محل مراجعه مردم بود، ميهمان داشت) همه ما بايد به زير زمين مى رفتيم تا مهمان برود. بعد عدّه اى که به پدر ارادتى داشتند، زمين کوچکى را کنار اين منزل خريده به آن اضافه کردند و ما داراى سه اتاق شديم
رهبرانقلاب از دوران کودکى در خانواده اى فقير امّا روحانى و روحانى پرور و پاک و صميمي، اينگونه پرورش يافت و از چهار سالگى به همراه برادر بزرگش سيد محمد به مکتب سپرده شد تا الفبا و قرآن را ياد بگيرند. سپس، دو برادر را در مدرسه تازه تأسيس اسلامى «دارالتعّليم ديانتى» ثبت نام کردند و اين دو دوران تحصيل ابتدايى را در آن مدرسه گذراندند.



ادامه مطلب ...


بسم الله الرحمن الرحیم

 " اللهم کن لولیک الحجـة بن الحسـن صلواتک علیه و علی آبائـه فی هذه السـاعه و فـی کل  ساعة ولیاً و حافظاً وقائداً وناصراً و دلیلاً و عینا حتی تسکنه ارضک طوعا  و تمتعه

فیها طویلا " 

                                                       

          

محمد بن حسن عسکری (عج) آخرین امام از امامان دوازده گانه شیعیان است. در ١۵ شعبان سال ٢۵۵ هـ.ق در سامرا به دنیا آمد و تنها فرزند امام حسن عسکری (ع)، یازدهمین امام شعیان ما است. مادر آن حضرت نرجس (نرگس)است که گفته اند از نوادگان قیصر روم بوده است.«مهدی» حُجَت، قائم منتظر، خلف  صالح، بقیه الله، صاحب زمان، ولی عصر و امام عصر از لقبهای آن حضرت است.



ادامه مطلب ...


صفحه قبل 1 2 3 4 صفحه بعد

درباره وبلاگ

پایگاه اختصاصی بسیج خرمشهر قوچان
موضوعات
آخرین مطالب


آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 16
بازدید دیروز : 0
بازدید هفته : 20
بازدید ماه : 19
بازدید کل : 16524
تعداد مطالب : 36
تعداد نظرات : 3
تعداد آنلاین : 1

پخش زنده حرم